آخرین قاصدک

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
03 اسفند 1390 توسط مرادی

كيك زندگی…

من یك كیك پختم.. و اونو به 12 قسمت تقسیم كردم ، هر تیكه مزه خودش رو داره

و وقتی كه خورده بشه شما رو برای همیشه در احساس همون طعم قرار میده…

بدون هیچ راه برگشتی..

 

 

 اولین تكه فراموشی است.

دومین تكه خرد و دانایی است.

سومین تكه امید است.

چهارمین تكه جاودانگی است.

پنجمین تكه اوج لذت جن سی است.

ششمین تكه شهوت است.

هفتمین تكه حقیقت مطلق است.

هشتمین تكه خوشحالی است.

نهمین تكه عشق است.

دهمین تكه خیال و توهم است.

یازدهمین تكه اعتماد است.

دوازدهمین تكه مرگ آنی است.

 

 

فكر كنید شما فقط میتونید یه تیكه رو بخورید. كدوم رو انتخاب میكنید؟

 

 نظر دهید »
26 بهمن 1390 توسط مرادی


آسمان


گاهی گذشتن ازلحظاتی که توبرایش آفریده نشدي،

به قیمت گفتن دروغهایی تمام می شود که بازهم توبرایش آفریده نشدي!

این لحظات شاید درزندگیت ناب باشند،ناب وکمیاب

شایدسخت باشند،سخت وباورنکردنی

وشاید حتی خوب باشند،خوب وآموزنده!

شایدبیاموزی گاهی مجبوری،مجبوری،دروغی رابگویی که خدایت خوشش آيد!

دروغی به بزرگی باور یک كاهن!

دروغی به بلندای یک کوه دين!

وخنده ات بگیردازاینکه جمع متدینان تو

حتی دردروغ مي كنند!

لبخندتمسخرآمیزت راپشت نگاه سردوبی روحت پنهان میکنی

ودرسکوت قدم درراهی می گذاری که انتهایش را قلبت گواه است…

خودت رابه آسمان می سپاری

ودروجودت ازاینکه دربرابرش سرافکنده نیستی لبخندمی زنی

آرام می روی

آرام می روی

وبار باورت را درخودت پنهانی به دوش مي كشي…

چراکه باورت را باور ندارند،آنها که درهیاهوی انسانیت گم شده اند

…!!!

وتو

دراین هیاهو

تنهایک همراه داری که

تاباهم طعم تلخ دروغ اجباری را مزه مزه کنید

ودرتمام راه

قدم به قدم باتو گام بردارد ،آسمان را به یاد داشته باشيد…

ont face="Calibri">

"ltr" align="right">

ign="right">


راوادار به پذیرفتن چنین قباحتي،

i">

 




 نظر دهید »
26 بهمن 1390 توسط مرادی


آيادربين شمامسلماني هست؟


جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد،

بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم..

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا.

پیرمرد به‌ دنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند،

جوان با اشاره به گله گوسفندان، به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند

و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد، پیرمرد وجوان مشغول قربانی کردن

گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد

بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد..

جوان، با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در

 بین شما هست؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان، پیرمرد را به قتل

 رسانده، نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد

 و گفت : چرا نگاه می‌کنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن

کسی مسلمان نمی‌شود…!

 



 نظر دهید »
18 بهمن 1390 توسط مرادی

وقتی خداوند دراین نزدیکیست،چرا می ترسی؟-




مرگ

تاحالا شده خودتو باآدماي بهتر از خودت مقايسه كني؟

آخه ميدونين چيه ماتاخطايي ازمون سرميزنه هميشه براي اينكه كم نياريم


 خودمون رو با۱۰۰نفر كه وضعشون وخيم ترازماست مقايسه ميكنيم واينجوري


سرخودمون كلاه ميذاريم.


امااينكه خودتو باآدماي بهترازخودت مقايسه كني خيلي كم پيش مياد شايد


يه اتفاق باعث شه كه همچين كاري بكني.


يه اتفاق شبيه مرگ يه آدمي كه خوب بوده وحالا تووقتي خودتو بااون وامثال


 اون مقايسه ميكني احساس ميكني چقــــــــــــــــــــــدر عقبي   وقتي خبر فوت حاج آقامهندسي رو شنيدم، نميدونستم بايد به چي


فكركنم!؟


يه دفعه ياد بيشتر حرفايي كه توبرنامه سمت خدا ازش شنيده بودم افتادم


حرفايي كه قشنگ بود ، امافقط حرفِ قشنگ نبود!!!


باخودم فكركردم توي دنيايي كه انقدر ناگهاني تموم ميشه،چه واسه خوبها


چه بدها، چرانبايد تلاش كنيم كه خوب باشيم؟!


وقتي آدمي كه هرهفته ميومد توي تلويزيون وباحرفاش كلي ازجوونا رو به


راهي راهنمايي ميكرد كه سمت خدابود،به اين راحتي دنيابهش پشت كرد،


من و آدمايي مثل من كه هيچ امتحاني توكارنامه پايان ترممون ثبت نشده،


چجوري قراره بريم؟


يه وقتا كه خودمو باآدماي بدترازخودم مقايسه ميكنم احساس ميكنم مرگ


 چقدرميتونه قشنگ باشه،اماوقتي خودمو باآدمايي مقايسه ميكنم كه اصلا


قابل قياس باهاشون نيستم،مرگ خيلي وحشتناك ميشه


اما هردوجورش بالاخره گريبانمون روميگيره،اميدوارم اونقدرآدم باشيم كه


 شيرينش نصيبمون شه


براي شادي روح مرحوم مهندسي فاتحه+صلوات


مرحوم حجت الاسلام مهندسی

 




 نظر دهید »

دين يا

12 بهمن 1390 توسط مرادی
              
                                                   دین یا …

یکی دوروز پیش داشتیم بایه دوست صحبت میکردیم،توی صحبتاش یادآور یه

جمله شد که یه مدت بود فراموشش کرده بودم،یه جمله اس اما واقعا جای تامل

 داره!!!

امام صادق (علیه السلام) می فرماید

اذا خرج القائم یقوم بامر جدبد و کتاب جدید و سنه جدید و قضاء جدید

هنگامی که قائم خروج کند امر تازه ، و کتاب تازه و روش تازه و داوری تازه ای با

خود می آورد

(اثبات الهدی،شیخ حرعاملی،ترجمه احمدجنتی،دارالکتب اسلامیه ج 7ص 83)


یعنی در آن زمان اسلام را آنچنان از لابلای انبوه خرافات و تحریفات و تفاسیر

نادرست بیرون می آورد که گویی بنایی کاملا نو و جدید ساخته است .

کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ی ثانیه ها باشد

و یادآوریت، همه ی دقایق را پر کند,

و خدمت تو انگیزه ی همه ی حرکتها شود…

کاش سینه ی مان صندوق صدقه ای شود

و قلبمان, سکه ای نذر سلامتت!!

کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد

و دستمان جز به دعا برای تو به آسمان نرود!

کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!

کاش حال و هوای دلمان همیشه به رنگ نیمه شعبان باشد…

 كاش

با امامتان مهدی منتظَر(عج) در ارتباط باشید.

امام محمد باقر(ع)

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11

موضوعات

  • همه
  • قرآني
    • معاد
  • علمی
  • نيم نگاه
  • تلنگر
  • بشنو از نی...
  • خواست بزنه جونه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

آخرین قاصدک

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • قرآني
    • معاد
  • علمی
  • نيم نگاه
  • تلنگر
  • بشنو از نی...
  • خواست بزنه جونه

آخرین نظرات

  • نسیم دوست در چگونه باشیم
  • محمدی  
    • مدرسه علمیه زهرائیه سلام الله علیها «نجف آّباد»
    در یکی از دوستان اهل سنت: چون علی (ع) دخترش را به ازدواج خلیفه‌ی دوم درآورد، یا فدک و ماجرای خانه‌ی فاطمه صحت ندارد و یا آنان آشتی کرده و ماجرای کربلا دروغ است؟
  • محمدی  
    • مدرسه علمیه زهرائیه سلام الله علیها «نجف آّباد»
    در یکی از دوستان اهل سنت: چون علی (ع) دخترش را به ازدواج خلیفه‌ی دوم درآورد، یا فدک و ماجرای خانه‌ی فاطمه صحت ندارد و یا آنان آشتی کرده و ماجرای کربلا دروغ است؟
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چگونه باشیم
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چگونه باشیم
  • جباری معز  
    • مدرسه علمیه فاطمیه قروه در جزین
    در بیانات گهربار امام حسن (ع)درباره حضرت فاطمه(س)
  • جباری معز  
    • مدرسه علمیه فاطمیه قروه در جزین
    در بیانات گهربار امام حسن (ع)درباره حضرت فاطمه(س)
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
  • چله های انتظار  
    • http://deleshir.blogfa.com>
    در چگونه باشیم
  • الزهرا (س) نصر  
    • الزهرا(س) نصر
    در چگونه باشیم
  • عصمت محمدی احمدابادی  
    • حضرت زهرا(س)احمدآباد
    در الگوی ولایت مداری حضرت زهرا(س)درعصرظهور
  • fakhre batha  
    • محدثه اصفهان
    در کوثر تمام نشدنی
  • پشتیبانی 2 کوثر بلاگ  
    • ختم قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
    • آتش بس
    • کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
    در اشتی با امام عصر
  • مدرسه علمیه فاطمة الزهراء (سلام الله علیها) نائین  
    • فاطمة الزهرا نایین
    در خیلی عقبیم!!
  • صداقتی  
    • سرو
    در خیلی عقبیم!!
  • الزهرا (س) نصر  
    • الزهرا(س) نصر
    در خیلی عقبیم!!
  • fakhre batha  
    • محدثه اصفهان
    در فاطمه بانوی ناشناخته !
  • الزهرا (س) نصر  
    • الزهرا(س) نصر
    در فاطمه بانوی ناشناخته !

آرشیوها

  • اردیبهشت 1391 (2)
  • فروردین 1391 (9)
  • اسفند 1390 (25)
  • بهمن 1390 (5)
  • دی 1390 (6)
  • آذر 1390 (5)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس