مشاور رایگان
چکاب معنوی
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم …خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج ۴۰ درجه اضطراب نشان داد.آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم و تنهایی سرخرگهایم رامسدود کرده بود …و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم …فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم …!خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :-هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم.-قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .-هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.-زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم .-و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم
خداسپاس
داستان فرشته بیکار
شبی در خواب ودر عالم رویادر حالی که به آسمان پرمیگشودم به یک باره خود را در جمع تعداد زیادی از فرشتگان دیدم، هنگام وروددسته بزرگی از فرشتگان را دیدم که سخت مشغول کارند و باعجله درحال باز کردن نامه هائی هستند که توسط پیکها از زمین ارسال میگردند. و آنها را توجه به محتویات درونیشان داخل جعبه هائی که هر کدام رنگی متفاوت دارند قرار میدهند.انقدر کارها با سرعت ودقت عجیبی پیش میرفت که دوست داشتم من هم آنجا به عنوان یک کارمند استخدام شوم زیراعلاوه بر اینکه درسیستم مذکورسرعت ودقت حرف اول را میزد سکوت غیر قابل باوری نیز حکمفرما بود وهر کس به همان وظیفه ای که به او سپرده شده بودبه نحواحسن عمل میکرد که من نیز به یکباره به یاد ادارات واماکن خدماتی خودمان در زمین افتادم. با حالتی بهت زده واز روی تعجب وترس از یکی از فرشته ها که از دیگران خوش برخورد تر ودر عالم رویا نسبت به دیگر فرشته ها به من نزدیکتر بود پرسیدم: ببخشد میتوانم بپرسم شما اینجا چکار میکنید؟فرشته در حالی که مشغول باز کردن نامه ای بودبه من گفت: این جا بخش دریافت نامه ها است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل میگیریم. کمی جلوتر رفتم، باز تعدادزیادی از فرشتگان را دیدم که کاغذهایی را داخل پاکت میگذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین ارسال میکردند.در حالی که نمیخواستم حتی به اندازه پرسیدن یک سوال مزاحم آنها شوم ولی از روی کنجکاوی از یکی از آنها پرسیدم: شمااینجا چه کار میکنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان میفرستیم.
کمی جلوتر رفتم و دیدم در آنطرفتر فرشتهای با حالتی بسیار اندوهگین بی کار نشسته است جلوتر رفتم وسلام کردم سلامم را با آهی از ته دل جواب داد،با تعجب پرسیدم :شما چرا بی کارید؟
فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی جواب میدهند. از اوپرسیدم: مردم چگونه میتوانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند: “خدایا شکر”
استغفار
حضرت صادق(ع(
هر کس کار بدی بکند تا هفت ساعت از روز مهلت دارد پس اگر در این مدت سه مرتبه بگوید :
« استغفرو اللهَ الَّذی لا اِله الّا هُوَ الحَیُّ القَیوم ذُوالجَلالِ وَالاِکرامِ و اَتوبُ اِلَیه »
خدا گناهانش را بیامرزد
/////////////////////////////////
موعظه معروف جبرئیل به پیامبر:
ای محمد هر چه می خواهی زندگی کن،ولی روزی خواهی مرد و هر چه را می خواهی دوست بدار ولی روزی از آن جدا خواهی شد و هر چه از کارها که می خواهی انجام بده ولی روزی با کارهایت ملاقات می کنی و بدان که شرافت مومن نماز او در دل شب است و عزت او به این بستگی دارد که از ریختن آبروی مردم خودداری کند..
////////////////////////////////
هميشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن، آنگاه ميبيني كه چگونه قبل از اينكه خودت دست به كار شوي ، كارها به خوبي پيش مي روند.
از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.
از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.
پس هر چه مي خواهي از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه براي او غير ممكن
وجود ندارد
و تمام غير ممكن ها فقط براي شماست.
هميشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا
ملامحمد باقر مجلسي صاحب بحارالانوار به خط خود نوشته است: بنده خطاكار محمدباقر مجلسي فرزند محمد تقي، شبي از شبهاي جمعه درباره دعاها مطالعه كردم. دعايي نظرم را جلب كرد كه الفاظ آن كم بود، ولي معناي زيادي داشت. آن دعا را در همان شب خواندم، شب جمعه ديگر خواستم همان دعا را بخوانم؛ ناگهان صدايي از سقف خانه شنيدم كه گفت: اي فاضل كامل! هنوز كرامالكاتبين از نوشتن ثواب اين دعا كه در شب جمعه سابق خواندي، فارغ نشدهاند كه تو دوباره ميخواهي آن دعا را بخواني!
دوست داريد بدونيد چه دعايي بوده؟؟؟!!!
نه نميگم يه شرط داره!
منم حتما دعا کنیدااااااااااا ااااااااااا
آن دعا اين است: «بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله من اول الدنيا الي فنائها و من الاخره الي بقائها، الحمدلله علي كُلّ نِعمَه و استغفرالله من كلّ ذنب و اتوب اليه و هو ارحم الراحمين»
التماس دعا