غیرت ومردانگی
ازکرخه تاراین
دیدبان
روزسوم و…
روزسوم رودوست دارم نه به خاطر اینکه پوریا پورسرخ توش بازی کرده!به خاطراینکه توش برادری بودکه برای نجات ناموسش ازخودش گذشت.نه برادری که باخواهرش بازاررومترمیکنه تابراش یه مانتوی نیم وجبی پیداکنه!
ازدیدن این فیلم لذت میبرم نه فقط به خاطر اینکه یه فیلم احساسیه.به خاطر اینکه احساسات پاک وقابل ستایش روبه نمایش گذاشته.
روزسوم رو بارهادیدم وباهرباردیدنش انگارباراوله که تماشا میکنم چون توش رفقایی بودن که نمک نخوردنداما نمکدون روسالم وسلامت تحویل دادن!نه رفقایی که نمک میخورندوچشم چرونی میکنند و …
بگذریم
هربار که این فیلم رودیدم سرتاسرفیلم توی هرصحنه وپلانش فقط یه فکربودکه مثل پیام بازرگانی ازروی شیارهای مغزم میومدومیرفت.
اینکه:همش باخودم فکرمیکردم چرااینهمه مردواسه نجات جون خواهر هموطنشون همه هستیشون که جونشون بود روبه تاراج گذاشتن؟مگه نه اینکه اگراون دخترکشته میشد همه چیزتموم بودودیگه اینهمه انسان هم نمیرفتن جلوی تانک وگلوله؟
وهرباربه این نتیجه میرسیدم که:اینانرفتن که جون یه دختررونجات بدن.اینارفتن که ثابت کنن یه مرد اگرمردواقعی باشه(نه ظاهری)برای نجات ناموسش وبه حراج نرفتن اون ازجون خودش هم میگذره
حالا به نظر شماوقتی هنوزهم هرچندوقت یک باربااومدن پیکرهاشون یه تلنگربهمون میزنن ومیخوان یادآوری کنن که واسه چی رفتن شرم آورنیست که وقتی درخونه روبازمیکنیم ومیریم توی خیابون به جای اینکه نظاره گرناموس پرستی وخویشتن داری وحفظ حرمت باشیم ببینیم که ماشینی بوق میزنه و…
چه راحت
آره چه راحت بعضیا فراموش کردن که بدجوری مدیونن وبه جای اینکه دین خودشون رواداکنن چه راحت هرروزسنگینترش میکنن.
اگرخانمهای جامعه مامعنی این بیت روباخون وگوشت واستخونشون درک میکردن دیگه توی خیابون هیچ ماشینی جرات نمیکرد بوق بزنه.
افسوس که هیچکس یادش نیست این بیت رو یه پسر ۱۲ساله وقتی اسیرعراقیهابودبرای مامور(زن)هلال احمرکه حجاب نداشت خوند:
ای زن به توازفاطمه اینگونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است