آخرین قاصدک

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گویی صدای پیامبربه گوش رسید

22 اسفند 1390 توسط مرادی

علامه محمدرضا حكيمي در مقدمه‌اي بر كتاب «شهر گمشده» نوشته محمد حسن زورق شهر از مسجد پيامبر در روزي كه فاطمه زهرا سلام الله عليها خطبه معروفشان را ايراد فرمودند گزارش كرده است.

علامه “محمدرضا حكيمي” مقدمه مبسوطي بر كتاب «شهر گمشده» نوشته و در بخش‌هاي پاياني با اشاره به شجاعت حضرت زهرا(س) و با بيان اينكه اگر ايشان به حمايت از امامت قرآني بر نمي‌خاست «فاطمه فاطمه نبود، در حالي كه فاطمه فاطمه بود، و تا ابد فاطمه فاطمه است…» چنين روايت كرده است:

«در مدينه پيچيد كه دختر پيامبر مي‌خواهد با مردم سخن بگويد، مردم گويي چند برابر گنجايش مسجد پيامبر، در مسجد و اطراف آن گرد آمدند تا سخنان فاطمه را بشنوند. براي ورود دختر پيامبر و ناموس كبراي الهي در ميان مردم و صحن مسجد، در گوشه‌اي از مسجد پرده‌اي آويختند، و فاطمه(س) در ميان زنان مؤمن و محترم آل هاشم كه در دو طرف او حركت مي‌كردند، وارد مسجد شد؛ فاطمه مانند پيامبر گام برمي‌داشت. مردم گويي صداي پاي پيامبر را مي‌شنيدند. و هنگامي كه به سخن گفتن آغاز كرد گويي صداي پيامبر به گوششان مي‌رسد.

فاطمه كه روزي كه مي‌خواست متولد شود، بزرگ‌ترين زنان تاريخ آفرينش، از جمله مريم مقدس، از آسمان آمدند تا خديجه كبري تنها نباشد، و فاطمه در آغوش آنان متولد شود، اكنون نيز كه مي‌خواست تاريخ را دوباره متولد كند، ارواح آدم و نوح ابراهيم و موسي و عيسي و جبرئيل و ميكائيل، او را بدرقه مي‌كردند، گويي عالم ملكوت الهي به زمين آمده بود و با فاطمه گام برمي‌داشت…

لحظه‌هايي بس باشكوه و پرهيبت، و با اين همه، دردناك و دردزاد بود؛ لحظه‌هايي كه اگر نبود، هيچ لحظه‌اي از لحظه‌هاي تاريخ به بلوغ مضموني و حماسي خويش نرسيده بود … فاطمه وارد مسجد شد و در محل سخن گفتن قرار گرفت. با نخستين جمله‌هايي كه بر زبان راند مدينه منفجر شد، بلكه تاريخ، نه تنها مسجد… ناله‌هاي سوزان مردم، سوز روحي و ژرف فاطمه را منعكس مي‌كرد و ديوارهاي شهر مدينه را مي‌سوزاند… و گريه امان خلق را بريده بود…

فاطمه چه گفت؟ قرآن - علي، عدالت - انسان …

مدينه چه شد؟ سراپا لرزه و استماع …

آن لحظات چه لحظاتي بوده است، و فاطمه(س) چه شخصيتي بوده و چه كرده است. اگرچه فاطمه نتوانست علي را دوباره تا ستيغ بلند غدير، ستيغ آسماني «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» برآورد، و قرآن را، در كنار چشمه خورشيد، به دست علي، بر همه جامعه‌ها بتاباند و امت واحد قرآني بسازد، ليكن توانست علي را از قبر ساخته سياست سفياني بيرون آورد، و در معبر تاريخ قرار دهد، تا دست كم روزي، اگرچه براي مدتي كوتاه و پرمخاطره، حكومت قرآني واقعي بتواند تشكيل شود، و مدينة النبي يك نمونه از خود به جاي بگذارد، و نهج‌البلاغه آفريده شود.

اگر علي(ع) در همان خانه نشيني و انزوايي كه در جريان جنجال سقيفه بر او تحميل شد، باقي مانده بود و خطبه آتشين و حركت انقلابي دختر پيامبر او را دوباره مطرح نساخته بود، هيچ‌گاه به همان خلافت ظاهري اندك ساده خويش نيز نمي‌رسيد، و قرآن ديگر به هيچ وجه ابعاد فردسازي و جامعه پردازي خود را نشان نمي‌داد. آيا به دست چه كساني مي‌توانست نشان دهد؟ همانان كه كعبه را به منجنيق بستند، و سر پسر پيامبر را به سرنيزه در شهرها و هامون‌ها گرداندند، و در شرابخواري و آدم‌كشي همانند نداشتند، و به هنگام خلافت، به قرآن مي‌گفتند: قرآن، خدا حافظ! (هذا فراق بيني و بينك!)

يكي از مسايل بسيار مهم در اين حادثه عظيم، مضامين خطبه فاطمي است، و سخنان ديگري كه فاطمه(س) در اين چند روز تا پايان عمر كوتاه خويش فرموده است. من سخن خود را در مي‌نوردم. خطبه‌اي كه به تعبير مورخ و محدث معروف، بهاءالدين اربلي (م: 692 ق): «عليها مسحه من نور‌النبوه، و فيها عبقة من ارج الرساله، و قداوردهاالموالف و المخالف…»/ «خطبه‌اي كه فروغ نبوت از آن مي‌تابد، و بوي خوش رسالت از آن مي‌ترواد، و شيعه و سني آن را در كتاب‌هاي خود نقل كرده‌اند.

بايد اهداف الهي، انساني، اقتصادي، معيشتي، اجتماعي، تربيتي و حماسي اين خطبه را درك كرد.

تاكيدي كه اين خطبه بر ضرورت حكومت عادل مي‌كند و به صراحت مي‌گويد كه در غير حكومت عدل، مردمان بردگان زرخريد اقليتي مستكبر و سرمايه‌دار خواهند بود و فاصله معيشتي مردم به بيش از حد تحمل وجدان انساني و روح قرآني خواهد رسيد، بايد فهميده شود.

استاد حكيمي ادامه داده است: در آن روزها كه علي(ع) نمي‌توانست دست به شمشير ببرد، فاطمه(س) از سخن شمشيري ساخت _ آتش‌ بيان و حق‌نشان _ كه هم خوني ريخته نشد، و هم حقيقت را تا ابد بر لوح زمان‌ها و پيكره آبادي‌ها و مكان‌ها ثبت كرد.

اگر فاطمه(س) نبود، يا اگر به اين قيام الهي اقدام نمي‌كرد، امروز نه تنها از ارزش‌هاي اسلامي، بلكه از هيچ ارزش و فضيلتي چه بسا نشاني نبود و قرآن كريم، با انواع تفسير‌هاي اشعري و متعزلي و ماتريدي يا تاويل‌هاي فلسفي و عرفاني، ماهيت و حيانيت و منزه از اختلاف بودن خود را از دست مي‌داد، و از تفسير مفسران راستين كتاب الهي، يعني ائمه طاهرين(ع)، چيزي يافت نمي‌شد. ليكن اين قيام قرآني و حماسه فاطمي، سبب شد كه علي(ع) از حذف مطلق مصون ماند، و پس از بيست و پنج سال، به روي كار آيد و بتواند شهر نمونه قرآني را بسازد، يعني كوفه منهاي فقر؛ چنان كه احمد حنبل شيباني _ امام مذهب حنبلي در كتاب فضايل الصحابه نقل مي‌كند كه علي(ع) فرمود: «ما اصبح بالكوفه احد الا ناعما، ان ادناهم منزلة لياكل البر، و يجلس في الظل، و يشرب من ماء‌الفرات»/ «در كوفه همه زندگي‌اي مناسب دارند: صاحبان پايين‌ترين شغل‌ها نان گندم مي‌خورند، خانه دارند، و از آب سالم و گواراي فرات مي‌نوشند.»

علي(ع)، در همين چهار سال و اندي، با آن سه جنگ داخلي تحميلي و ويرانگر، از هر فرصتي بهره جست، و ده‌ها اصل قرآني و ارزش اسلامي را در هدايت و تربيت فرد و جامعه، پي‌ريخت، و اصول انسانيت قرآني و اسلاميت واقعي را متبلور ساخت، و با مردم سخناني را در ميان نهاد كه حاصلي چونان نهج‌البلاغه داشت، و عهد‌نامه مالك اشتر را نوشت كه آيين‌نامه حكومت قرآني است، و هر حكومتي، در هر وقت و هر جا و متصديان آن در هر لباسي، وقتي اسلامي است و حق دارد ادعاي اسلامي بودن كند و مردم را به اين نام به اطاعت وادارد، كه از عهد‌نامه، سرسوزني تخلف نداشته باشد.

علامه حكيم در پايان اين مقدمه شور انگيز آورده است: فرياد عدالت فاطمه، در روز عاشورا، از حنجره فرزندش حسين(ع) نيز طنين‌افكن شد، چنان كه روزي همان فرياد، از حنجره فرزند ديگرش مهدي موعود (عج) طنين‌افكن خواهد شد، و عدالت آفاقي و انفسي گستره زمين و آفاق زمان و عرصه‌هاي زندگي انساني را خواهد گرفت… و اين است حقيقت جاودان رسالت محمدي … و اين است كه شيعه هماره فرياد مي‌زند:

_ بعثت،

_ غدير، 

_ عاشورا،

_ مهدي…
 

علامه حكيمي   -   شبکه جهانی ولایت
 نظر دهید »

کوثر تمام نشدنی

20 اسفند 1390 توسط مرادی

سخنان رهبر انقلاب درباره حضرت زهرا(س)

فیوضات فاطمه‌ى زهرا(سلام‌اللَّه‌ علیها)، به مجموعه‌ى كوچكى كه در مقابل مجموعه‌ى انسانیت، جمع محدودى به حساب مى‌آید، منحصر نمى‌شود. اگر با یك دید واقع‌بین و منطقى نگاه كنیم، بشریت یكجا مرهون فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌ علیها) است - و این گزاف نیست؛ حقیقتى است…


بشریت یكجا مرهون فاطمه‌ى زهرا (س)
فیوضات فاطمه‌ى زهرا(سلام‌اللَّه‌ علیها)، به مجموعه‌ى كوچكى كه در مقابل مجموعه‌ى انسانیت، جمع محدودى به حساب مى‌آید، منحصر نمى‌شود. اگر با یك دید واقع‌بین و منطقى نگاه كنیم، بشریت یكجا مرهون فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌ علیها) است - و این گزاف نیست؛ حقیقتى است - همچنان كه بشریت مرهون اسلام، مرهون قرآن، مرهون تعلیمات انبیا و پیامبر خاتم(صلّى‌اللَّه‌ علیه و آله‌ و سلّم) است. در همیشه‌ى تاریخ این‌طور بوده، امروز هم همین‌طور است و روزبه‌روز نور اسلام و معنویت فاطمه‌ى زهرا(سلام‌اللَّه‌ علیها) آشكارتر خواهد شد و بشریت آن را لمس خواهد كرد.

برادران عزیز! آنچه ما وظیفه داریم، این است كه خود را شایسته‌ى انتساب به آن خاندان كنیم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جمله‌ى وابستگان آنها و معروفین به ولایت آنها بودن، دشوار است. در زیارت مى‌خوانیم كه ما معروفین به دوستى و محبت شما هستیم؛ این وظیفه‌ى مضاعفى را بر دوش ما مى‌گذارد(1).


معنای ناگشوده ذهن بشر
در باب‌ فاطمه‌ی‌ زهرا (سلام‌الله‌ علیها) است‌. برای‌ انسانهای‌ كوچكی‌ مثل‌ من‌، خیلی‌ دشوار است‌ كه‌ بخواهند ـ ولو از دور ـ درباره‌ی‌ آن‌ عظمت‌ سخن‌ بگویند. ما یك‌ چیز و یك‌ خیال‌ و یك‌ تصویر و یك‌ نقش‌ در ذهنمان‌ می‌گذرانیم‌. این‌ كجا، و واقعیتها و حقیقتها ـ كه‌ بسی‌ عظیمتر از ذهن‌ ماست‌ ـ كجا؟ واقعا دختر پیامبر(ص‌)، معمای‌ ناگشوده‌ی‌ ذهن‌ بشر و معارف‌ بشری‌ است‌. همه‌ی‌ انسانها را یك‌ طرف‌ بگذارید، اولیا را هم‌ در طرف‌ دیگر بگذارید. با این‌كه‌ تعداد اولیا كم‌ است‌، اما وزنه‌ی‌ آنها از همه‌ی‌ بشریت‌ سنگینتر است‌. اگر ملاك‌ وزانت‌ و عظمت‌ را معرفت‌ و آگاهی‌ از حقیقت‌ عالم‌ و نزدیكی‌ به‌ خدا ـ یعنی‌ سرچشمه‌ی‌ همه‌ی‌ وجودها ـ بدانیم‌، یكی‌ از اولیای‌ خدا، از ماسوای‌ همه‌ی‌ اولیا و از همه‌ی‌ وجود منهای‌ اولیا، عظیمتر و وزینتر و باشكوهتر است‌.
وقتی‌ به‌ صف‌ اولیا و عبادالله‌الصالحین‌ نگاه‌ می‌كنید، قله‌هایی‌ وجود دارد كه‌ نسبت‌ آن‌ قله‌ها به‌ بقیه‌ی‌ انسانهای‌ بزرگ‌ عالم‌ معنا، یك‌ نسبت‌ غیرقابل‌ تصور و فوق‌العاده‌ عظیمی‌ است‌. اختلاف‌، اختلاف‌ فاحشی‌ است‌. این‌ قله‌ها، همان‌ كسانی‌ هستند كه‌ در تاریخ‌ نبوتها هم‌ هرجا شما چشم‌ بدوزید، از هر طرف‌ آنها را می‌بینید; مثل‌ انبیای‌ اولوالعزم‌ و بزرگانی‌ از این‌ دست‌ و در این‌ حد. اما در مجموعه‌ی‌ این‌ عظمتها و شكوهها و در بین‌ این‌ برجسته‌ترینها كه‌ ذكرشان‌ برای‌ ما فقط لقلقه‌ی‌ لسان‌ است‌ و امثال‌ من‌، دل‌ و روح‌ و جانشان‌، بسیار كوچكتر و خردتر و حقیرتر از آن‌ است‌ كه‌ بخواهند این‌ معنویتها را درك‌ كنند و همین‌طور از دور تصویری‌ در ذهنشان‌ دارند و آن‌ را بر زبان‌ می‌آورند ـ كه‌ باز این‌ تصویر هم‌، از كلمات‌ خودشان‌ است‌ چند نمونه‌ی‌ بسیار نادر وجود دارد كه‌ از حد توصیف‌ و بیان‌ بالاترند و یكی‌ از اینها، فاطمه‌ی‌ زهرا (سلام‌الله‌ علیها) است‌. فقط با پیامبر و با امیرالمؤمنین‌ می‌شود او را مقایسه‌ كرد(2).


میدان امتحان
میدان، میدان امتحان است. میدان كارِ تصادفى نیست. میدان امتیاز دادنِ بیخودى نیست. خداى متعال بیخودى به كسى امتیاز نمى‏دهد. این جوهر، این اراده قوى، این عزم راسخ، این گذشت و فداكارى در فاطمه زهرا (س) كار را به آن‏جا مى‏رساند كه او سنگ الماسى مى‏شود كه همه این چرخها بر روى آن مى‏چرخد. دشوارترین چرخها را باید بر روى سخت‏ترین پایه‏ها و قاعده‏ها بچرخانند. این چرخ عظیم تاریخ اسلام و امتحانهاى دشوار، در همان دوران كوتاه، بر روى دوش فاطمه زهرا (سلام‏اللَّه‏علیها) بود. خدا او را انتخاب كرد و او توانست بشریّت را نجات دهد. فاطمه زهرا(سلام‏اللَّه‏علیها) فرشته نجات انسانها در طول تاریخ است. براى همین هم هست كه ائمّه (علیهم‏السّلام) این‏قدر براى آن بزرگوار تكریم و حرمت قائلند و نسبت به او اظهار خشوع مى‏كنند. هیچ مقامى از این بالاتر وجود دارد؟(3)


کوثر تمام نشدنی است
بیشترین سنی که برای فاطمه‏ی زهرا (سلام‏الله‏علیها) طبق تواریخ مختلف گفته می‏شود، از هجده سال است تا بیست‏ودو سال. از آن تکریمی که امیرالمؤمنین برای ایشان قائل است، و از آن تکریمی که در روایات و کلمات همه‏ی ائمه (علیهم‏السّلام) درباره‏ی فاطمه‏ی زهرا (سلام‏الله‏علیها) آمده، انسان می‏فهمد که چه عظمت و شیفتگی‏یی در کلمات ائمه نسبت به فاطمه‏ی زهرا موج می‏زند. هر یک از ائمه شط خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کرده‏اند و همه‏ی این جویبارها از این چشمه سرازیر می‏شوند؛ چشمه‏ی جوشان فاطمه‏ی زهرا (سلام‏الله‏علیها). روایات صادقین (علیهم‏السّلام)، عظمت حضرت رضا و موسی‏بن‏جعفر و ائمه‏ی بعدی، مقام والای حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه)، همه جویبارهای آن کوثرند؛ آن کوثر تمام نشدنی، آن چشمه‏ی جوشان؛ برکات فاطمه‏ی زهرا اینهاست(4).


سرور همه زنان عالم
اگر شخصیت فاطمه زهرا سلام‏اللَّه علیها براى ذهنهاى ساده و چشمهاى نزدیك‏بین ما آشكار مى‏شد، ما هم تصدیق مى‏كردیم كه فاطمه زهرا سلام‏اللَّه‏علیها سرور همه زنان عالم است؛ بانویى كه در سنین كم و در عمر كوتاه، به مقامات معنوى و علمى و معرفتى و به مرتبه‏اى برسد كه برابر مرتبه انبیا و اولیاست. در واقع فاطمه زهرا فجر درخشانى است كه از گریبان او، خورشید امامت و ولایت و نبوّت درخشیده است؛ آسمان بلند و رفیعى است كه در آغوش آن، ستاره‏هاى فروزان ولایت قرار گرفته است. همه ائمّه علیهم‏السّلام براى مادر بزرگوار خود تكریم و تجلیلى قائل بودند كه براى كمتر كسى این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران مى‏شود دید(5).


پی نوشت:

1- سخنرانى در دیدار با مداحان اهل‏بیت(ع)، به مناسبت میلاد مبارك صدیقه‏ى كبرى‏ فاطمه‏ى زهرا(س)5/10/1370،
2- سخنرانی‌ در دیدار مداحان‌ اهل‌بیت‌(ع‌)، به‌ مناسبت‌ میلاد مبارك‌ صدیقه‌ی‌ كبری‌ فاطمه‌ی‌ زهرا(س‌) ،۱۳۶۹/۱۰/۱۷
3- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامى ‏در دیدار مدّاحان آل اللَّه به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) ، ۱۳۷۷/۰۷/۱۹
4- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامى‏ در دیدار مداحان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (س)، ۱۳۸۳/۰۵/۱۷
5- بیانات مقام معظم رهبرى‏در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادى به مناسبت جشن میلاد كوثر ، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰

 

 1 نظر

خیلی عقبیم!!

19 اسفند 1390 توسط مرادی

خیلی دور بودم از دنیایی که فکرمیکردم خیلی دارم توش چرخ میزنم،درو یه جورایی پرت بودم!!!

امشب درست همین امشب داستانهایی رو شنیدم که ….

چندوقته دوست وآشناها رو میبینم که واسه رفتن توی فیس بوک سرودست میشکنن

خیلی کنجکاو بودم ببینم چه خبره که اینجوری خودشونو میکشن

یکی دوهفته ای هست که عضو شدم اما راستش خیلی حوصلشو ندارم

امشب بی خوابی زد به کله مبارک گفتم برم یه چرخی تو دل دنیا بزنم

صفحم که باز شد دعوت شدم به یه اتاق گفتگو به قول خودشون داغ داغ

البته راست هم گفتن، خیلی داغ بود اونقدر که جیگرآدم رو میسوزوند،

بیشترشون به قول خودشون زرتشتی و مسیحی و… بودن اما به جرات

میتونم بگم که به هیچکدومش ازته قلبشون ایمان نداشتن وفقط جمع شده

بودن تا وقتی مسلمونی مثل من واردشون میشه ، زیرو بم دینشو ببرن زیر

سوالوآخرشن بگن پیامبر شما…

گرچه جواب دادن بهشون ،و واسه هرحرفشون دلیل ومدرک آوردن خیلی سخت

بود،گرچه خیلی جاها انقدر حرفشون غیر منطقی بود که واقعا نمیدونستم

باید چی بگم! اما همه تلاشمو کردم تا نبازم

وچقدر دختر پسرهای ۱۷-۱۸ ساله اونجا بودن که رومخشون کارمیشدو …

بگذریم، راستش ازخودم بدم اومد، ازاینکه نمیتونم اونجورکه باید وشاید از دینم،

پیامبرم، وامام هام مخصوصا امام علی (ع)دفاع کنم ، خودم وتنبیه کردم

(بگذریم که این تنبیه چی بوده)

والان فقط دارم به این فکرمیکنم، که وقتی۴-۳سال پیش افتادم دنبال تکامل

دینم واینکه راهی که دارم میرم درسته یانه؟وقتی اونهمه کتاب خوندم وتفسیر

و صحبت کردن بایه عالمه عالم، ووقتی پیروز میدونی شدم که اتفاقی واردش

شده بودم، چرا فکرکردم تموم شده ودیگه نیاز نیست برم دنبال خیلی ازاون

چیزهایی که باید بدونم ونمیدونم!!!

خیلی خجالت کشیدم وقتی توی شبهایی که متعلق به امامیه که هیچ دینی

مانندشو ندیده، نتونستم اونجورکه باید ازش حمایت کنم، گرچه اونا که به

حمایت امثال مااحتیاج ندارن،اما خجالت کشیدم که هنوز خیلی چیزهارو در

موردش نمیدونم با اونهمه خوندن وشنیدن.

یه زمانی فکرمیکردم حریف قدری رو از میدون به در کردم،اشتباه نمیکردم،

واسه یه دختر۱۹-۲۰ ساله حریف قدری بود اما الان فهمیدم باید توی این

چندسال خودم رو آپ دیت میکردم

خیلی عقبیــــــــم، این جمله رو بدون اینکه بهش بخندی باور کن

خیــــــــلی عقبیم

دنیا داره تلاش میکنه!

واسه ریشخند زدن به اعتقاداتمون مارو درگیر بازی بدی کردن!

بازی ای که اگر یه بار،فقط یک بار تیر بخوری گیم آور میشی!

وما، به جای حرکت و حرکت و فهمیدن،وقتمون رو توی روم هایی میگذرونیم

که حتی خوندن یک جمله ازش شرف انسانی رو زیر سوال میبره وبی خبریم

که توی یه روم دیگه دارن مغز خواهر برادرای نوجوونمون رو دیلیت میکنن.

دنیا داره پیش میره به سمت نابود کردن رسالتی که ناجی بشره

وماخیلی عقبیم که پیش نمیریم به سوی کسی که منجی بشریته..

 

 

 

شايد آنروز كه سهراب نوشت:

“  تاشقايق هست زندگي بايد كرد “

خبرازدل پردرد گل ياس نداشت

بايداينجور نوشت:

 

چه گل  پيچك و ياس

تانيايد

مهـــــدي

زندگي “دشوار” است

چه شقایق

="font-size: small;"> هرگلي هم باشي
 3 نظر

اشتی با امام عصر

18 اسفند 1390 توسط مرادی
/table>
آشتی با امام عصر
اگربا آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم؛نمازمان قضاست…؟!

   جمعه های تکراری!


iv>


امام زمان
  ای اجابت کنندة هر دعا ‍ ! پنجرة قلب منتظران، رو به آسمان بی‌کرانه‌ات گشوده شده است؛ تا با یک اشارت تو، غبار اندوه غیبت از دل‌ها برخیزد و چشم‌ها به تماشای باران ظهور بنشیند. ای گل زیبای باغ عدالت! ما با تمام وجودمان در انتظار دیدارت هستیم. ای سکوت و وقار زیبای شب‌ها! ای درخشش ماه و ستاره‌ها! ما هنوز در همان کوچه‌ای که به انتظار ختم می‌شود، ایستاده‌ایم و بی‌قرارتر از همیشه، ندای انتظار سرداده‌ایم. خدایا! شب یلدای هجران را به صبح ظهور برسان و به ما توفیق ده تا طلوع جمالش را از نزدیک ببینیم.

ای جهان عاطفه! بتاب بر تاریک‌خانة دل‌هامان و جاری شو بر وجود کویریمان که سخت تشنه‌ایم. ببار باران عطوفت را و بیفشان بذرهای احساس را در سرزمین وجودمان. ای گل معطر بوستان امامت! تو نور نبوت نبوی داری. عطر عدالت علی علیه السلام  و حُسن بی‌همتای حسن علیه السلام  با توست و صلابت جاودانه حسین علیه السلام  در تو. سرشارمان کن از مُشک جانفزای نبی‌، ای نسیم خوش وحی و عطر روح بخش مهدوی.

چه طولانی شده است این سه شنبه‌های سرگردان و جمعه‌های تکراری! شاید اگر دل‌ها، دست شوند و دست‌ها، یکی شوند و تا ماه، تا خدا، بال و پر بگشایند، آفتاب نگاهت از پشت ابرهای غفلت طلوع کند! ما که سالیان سال است، چشم‌ها را نذر آمدنت به پنجره فولاد ضامن آهو دخیل بسته‌ایم. کز کرده در ایوان طلایش، با بغض فروخوردة جمکرانی، غروب‌های دلتنگ را حوالة فردا می‌کنیم و فرداها چشم به راهیم تا اندوه سخت سال‌های سردِ بی‌تو سپری شود

آقای نور! تو آن حقیقت جاویدی هستی که می‌آیی، با دستانی پر از مهر و عدالت؛ تا گُلخند شادی را بر روی لب‌هایمان بنشانی.

روزی که شانه‌ها عطر باران می‌گیرند و دست‌ها طراوت شبنم. روزی که پایان شب تاریک است و قطاری از نور، بر ریل‌های زمان، تو را به ایستگاه دیده‌مان می‌آورد تا با شاخه شاخة نرگس به استقبالت بیاییم.

چه طولانی شده است این سه شنبه‌های سرگردان و جمعه‌های تکراری! شاید اگر دل‌ها، دست شوند و دست‌ها، یکی شوند و تا ماه، تا خدا، بال و پر بگشایند، آفتاب نگاهت از پشت ابرهای غفلت طلوع کند! ما که سالیان سال است، چشم‌ها را نذر آمدنت به پنجره فولاد ضامن آهو دخیل بسته‌ایم. کز کرده در ایوان طلایش، با بغض فروخوردة جمکرانی، غروب‌های دلتنگ را حوالة فردا می‌کنیم و فرداها چشم به راهیم تا اندوه سخت سال‌های سردِ بی‌تو سپری شود.

باور کنید به سلامی هم قانعیم آقا! هرچند می‌دانیم آنقدر مهربانی که هیچ حرف دلی را بی‌پاسخ نمی‌گذاری. بیا! بیا که در مدار عشقت، دل‌هامان منتظر رهگذری بارانی‌است.



 1 نظر

چون میگذرد غمی نیست

18 اسفند 1390 توسط مرادی

 

قدری صبور باش که این نیز بگذرد / این روزهای زرد و غم انگیز بگذرد

آری بهار پشت زمین لانه کرده است / چیزی نمانده که پاییز بگذرد

گفتم کنار مردم نامرد زندگی ؟؟ / گفتی صبور باش که این نیز بگذرد . . .

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

موضوعات

  • همه
  • قرآني
    • معاد
  • علمی
  • نيم نگاه
  • تلنگر
  • بشنو از نی...
  • خواست بزنه جونه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

آخرین قاصدک

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • قرآني
    • معاد
  • علمی
  • نيم نگاه
  • تلنگر
  • بشنو از نی...
  • خواست بزنه جونه

آخرین نظرات

  • نسیم دوست در چگونه باشیم
  • محمدی  
    • مدرسه علمیه زهرائیه سلام الله علیها «نجف آّباد»
    در یکی از دوستان اهل سنت: چون علی (ع) دخترش را به ازدواج خلیفه‌ی دوم درآورد، یا فدک و ماجرای خانه‌ی فاطمه صحت ندارد و یا آنان آشتی کرده و ماجرای کربلا دروغ است؟
  • محمدی  
    • مدرسه علمیه زهرائیه سلام الله علیها «نجف آّباد»
    در یکی از دوستان اهل سنت: چون علی (ع) دخترش را به ازدواج خلیفه‌ی دوم درآورد، یا فدک و ماجرای خانه‌ی فاطمه صحت ندارد و یا آنان آشتی کرده و ماجرای کربلا دروغ است؟
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چگونه باشیم
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چگونه باشیم
  • جباری معز  
    • مدرسه علمیه فاطمیه قروه در جزین
    در بیانات گهربار امام حسن (ع)درباره حضرت فاطمه(س)
  • جباری معز  
    • مدرسه علمیه فاطمیه قروه در جزین
    در بیانات گهربار امام حسن (ع)درباره حضرت فاطمه(س)
  • موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)  
    • معصومیه خواهران قم
    در چرا حضرت علی (ع) به رغم برخورداری از قدرت بدنی کافی، در مقابل ظلم به حضرت زهراء علیهاالسلام کاری نکرد؟
  • چله های انتظار  
    • http://deleshir.blogfa.com>
    در چگونه باشیم
  • الزهرا (س) نصر  
    • الزهرا(س) نصر
    در چگونه باشیم
  • عصمت محمدی احمدابادی  
    • حضرت زهرا(س)احمدآباد
    در الگوی ولایت مداری حضرت زهرا(س)درعصرظهور
  • fakhre batha  
    • محدثه اصفهان
    در کوثر تمام نشدنی
  • پشتیبانی 2 کوثر بلاگ  
    • ختم قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
    • آتش بس
    • کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
    در اشتی با امام عصر
  • مدرسه علمیه فاطمة الزهراء (سلام الله علیها) نائین  
    • فاطمة الزهرا نایین
    در خیلی عقبیم!!
  • صداقتی  
    • سرو
    در خیلی عقبیم!!
  • الزهرا (س) نصر  
    • الزهرا(س) نصر
    در خیلی عقبیم!!
  • fakhre batha  
    • محدثه اصفهان
    در فاطمه بانوی ناشناخته !
  • الزهرا (س) نصر  
    • الزهرا(س) نصر
    در فاطمه بانوی ناشناخته !

آرشیوها

  • اردیبهشت 1391 (2)
  • فروردین 1391 (9)
  • اسفند 1390 (25)
  • بهمن 1390 (5)
  • دی 1390 (6)
  • آذر 1390 (5)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس