مقصرکیست!!؟؟
سلام عرض میکنم خدمت همه عزیزان لطفا یه کم حوصله کنید وهمیه مطلب رو بخوانید خالی از لطف نیست
فاطمه فاطمه است
من فریاد خشمگین سرزنش آمیزی را می شنوم فریاد بر سر گروه دانشمندی که مسوول عقاید مردمند
و مامور اسلام محمد و تشیع علی فریادی که نمی دانم از حلقوم علی بر می آید یا از عمق وجدان نا
خود آگاه مردم که :
“به چه و چه ها مشغولنید؟ واز چه سخن می گویید؟ چرا سخن نمی گویید؟ طول این سالهای دراز کو
یک کتابی برای مردم تا بدانند در این فرآن چیست؟ به جای این همه مدح و ثنا و شعر و تصنیف و نوحه و
سینه و تارو تنبور در عشق مولا چرا زبان مرا در میان مردم بسته اید؟ یک فارسی زبان نمی تواند بداند
که من چه گفته ام؟ همه آثار لا مارتین عاشق پیشه فرانسوی را می تواند به فارسی بخواند….چه می
گویم؟ همه ترانه های بلیتیس ، زن بدکاره یونان قدیم را در زیباترین کلمات ، و سخنان علی را یک ختبه
علی را نمی تواند .”
” کو یک رساله کوچک و درست در شرح امامانی که شما از جنس و ذات و کرامات و معجزاتشان این همه
دم می زنید و در ولایت و وفاتشان این همه جشن و عزا می گیرید ؟ کو یک جزوه که به ملت شیعه و
شیفته علی بگوید که علی که بود و فاطمه که بود و فرزندانش چگونه می زیستند و چگونه می اند
یشیدند ؟ و چه کردند و چه گفتند؟”
توده ی مردم ما که همه عمر با عشق به ائمه شیعه زیسته و در مصیبتشاه گریسته و ماه ها و سال ها
در خدمت به آنان و در تجلیل نام و احیای یادشان دویده و خرج کرده و اخلاص ها . گذشت ها نشان داده
است امان خویش را که هرکدام باید درسی به او بیاموزد و با زندگی و اندیشه و سخن و سکوت و آزادی
و اسارت و شکنجه و شهادتان به او آگاهی و حیات و عزت و انسانیت ببخشند آن ها را از روی “شماره
ردیفشان ” تشخیص می دهد.
اگر این مرد در عاشورا بر سر و تنش تیغ می کشد و به عشق حسین از شکنجه و درد خویش لذت می
برد اما حسین را کج می شناسد و کربلا را بد می فهمد، مقصر کیست؟
اگر این زن با تمام وجودش می گرید و نام فاطمه و یاد زینب آتش در استخوانش می زند و اگر بداند که
” می لرزد ” و به “کار می آید"، عاشقانه جانش را می بخشد ، اما این دو را نمی شناسد و یک جمله از
سخنانش را نمی داند و یک خط از شرح حالشان نخوانده است و فاطمه فقط در کنار خوانه اش در لحظه
ای که در به پهلویش می خورد به یاد می آورد و زینب را در ساعتی که از خیمه به سراغ شهیدی بیرون
می پرد و فقط از صبح عاشورا تا ظهر از او خبر دارد و از عصر عاشورا دیگر برای همیشه گمش می کند
و درست از روزی که کار زینب و رسالت بزرگش – که وراثت حسین است آغاز می شود آگاهی او از
زینب پایان می یابد ،مقصر کیست؟
و اگر پسر تحصیل کرده و روشن فکر ان مرد و دختر تحصیل کرده و روشن فکر این زن قضاوتشان این باشد
که “دین گریه و نوحه و عزا و مصیبت به چه کار می آید ؟ این همه شور و عشق و ناله و زاری برحسین
و فاطمه و زینب از کار یک ملت اسیر عقب مانده که به آگاهی و نفی و ستم و شور آزادی محتاج است
چه گروهی می گشاید؟” مقصر کیست؟
و اگر روشن فکر آزادی خواهی که از انحطاط مردم خویش رنج می برد وبرای بیداری توده تلاش می کند و
جامعه اش را می شناسد، اما از تاریخ آگاهی ندارد و مذهب مارا نه در مدینه و در خانه فاطمه و شهادت
گاه حسین و کاروان زینب… که در اصفهان و تهران و قم می بیند و در تکیه های فاطمیه و حسینیه و
زینبیه فریاد بزند که:
“از زن منحط بیسواد و محروم ما - که رهایی و صالت اسلامی و روشن بینی می خواهد – این “مذهب
داغ و درد های قدیمی” و “لعن و نفرین های تاریخی” و"حب و بغض های منتفی شده به انتفاع موضوع
” چه دردی دوا می کند جز این که احساس ها را “از آنچه در قرن های دور و سرزمین های غریب و میان
آدم های غریبه “گذشته است"، منحرف می سازد و به خود مشغول می دارد و ستم را نشناسد و “غل
جامعه” را بر گردن خود حس نکند و از ستمی که وقتی در سرزمینی بر کسی رفته است به خروش می
آید و از غل جامعه ای که خلیفه ای روزگاری بر گردن بیماری زده است خشمگین شود و جوش بردارد
و دست ها را بالا زند و دست بر شمشیر برد و بر سر خود بزند و بزند و بزند تا وقتی که از حال برود و
وجدانش به حال بیاید و دلش آرام گیرد و گناهانش پاک گردد و باز همه مسوولیت ها از دوشش بیافتد
و در ترازوی عدل الهی تقلب کند و در نامه اعمال قیامتش دست ببرد و در نتیجه ،اگر “به اندازه ی ستار
گان آسمانها و کف دریاها و ریگ بیابان ها"کثافت کاری کرده باشد،با این “مختصر عمل جراحی “به کلی
تغییر جنسیت دهد و “مثل روزی که از مادر به دنیا آمده بود"پاک و پاکیزه شود و چیزی هم زیادی طلب
کار گردد؟ و این است که فرقه شما که به جای “مسوولیت امر به معروف و نهی از منکر و جهاد شهادت و
انفاق و ایثار و قسط و آگاهی و تکامل و عزت و وحدت و عمل…"."گریه و مصیبت و عزا و ناله و ندبه و
توسل و تقیه و انتظار منفی و شفاعت بی حساب و احساسات و فحش و نفرین و تعریف و تملق …” را
جانشین کرده است و پیشوایانش تنها به بهای لذت پیروانش آن هم فقط در دنیای دیگر از پیروانش
دستگیری می کنند ، فرقه ای است که مردم ما را به ضعف و خرافه و انحطاط و ستم پذیری محکوم کرده
و ذلیل پرورده است و ناتوان از هر عملی نا امید از هر قیامی…"مقصر کیست؟
اگر توده مردم ما معتقدند که “حب علی” و “ولایت علی"- بدون شناخت و عمل – یک اثر شیمیایی و
خاصیت اسیدی دارد که به حکم قرآن! “زشتی ها و بدی هایشان را به زیبایی ها و نیکی ها تبدیل می
کند"،یعنی نفس همین خیانتی که در این دنیا می کند درآخرت تغییر ماهیت می دهد و به صورت خدمت
در می آید و به عبارت دیگر % “هر گناهی که این جا کردند،آنجا پایشان ثواب مینویسند"،مقصر کیست؟
و اگر همین ولایت و امام علی (ع)، که قرن ها پشتوانه نهضت عدالت – خواهی و آزادی طلبی و روح
مبارزه جویی با ستم و دستگاه استبداد بوده است و ملت بیدار و آگاهی را می تواند رهایی و آزادی و داد
و عزت و استقلال و حرکت و تکامل اجتماعی و انسانی ببخشد و رهبری انقلابی فکری وضد طبقاتی و
زندگی بخش یک جامعه معتقد و خود آگاه را تضمین کند، و نمی کند، و اگر ارزش و اثر و فایده پیروی از
علی و فاطمه و ائمه ، از این دنیا به دنیای دیگر منتقل شده و نتیجه اش را به بعد از مرگ موکول ومنحصر
کرده اند ، مقصر کیست؟
اگر پیوند و پیمان “پدریان” ما این خاندان، در زندگی و اندیشه آنها و زمان و جامعه شان اثری نداشته
است و اگر” پسریان” با دیدن این بی اثری ، پیمان و پیوند خود را با این مذهب و این خاندان بریده اند،
مقصر کیست؟
و بالاخره روشن فکر ما می گوید:"جامعه ما جامعه مذهبی است و مسلمان و معتقد به عترت پیغمبر و
ولایت علی و امامت ائمه ی اطهار وشیعه ی از بسیاری از جامعه های که یا مادی اند و یا مذهبی ، اما
غیر مسلمان و یا مسلمان اما فاقد اعتقاد به امامت و وصایت از نظر تمدن، فرهنگ ، عزت ، مادیت و
معنویت … عقب مانده تر است و با این که استعمار خارجی و استبداد تاریخی و دیگر عوامل انحطاط در
سرگذشت و سرنوشت آن ها هم بوده و گاهی خشن تر و عمیق تر ، درعین حال بدون حب علی و عزا
داری حسین و انتظار موعود و فقه جعفری و اصول تقیه و تقلید و توسل … آگاهانه تر و ولایت تر وپیشرفته
تر از مردم ما،بر این عوامل چیره شده اند و از نظر قسط و عدل و رهبری اجتماعی و اخلاق عمومی و
پیشرفت انسانی و روح حقیقت جویی و اجتهاد علمی و فقهی و طهارت فکری و جسمی و به طور کلی
شایستگی فردی و اجتماعی برای زندگی مادی و معنوی بهتر، از ما عقب افتاده تر و منحط تر نیستند"،
مقصر کیست؟
کدام؟
خاندان علی ؟ روشن فکر؟ یا مردم؟
آیا براستی این خاندان بی اثرند یا این نسل جوان و روشن فکر در قضاوت اشتباه می کنند ؟
یا توده مردم مذهبی ما کوتاهی کرده اند؟
علی، آشکار ترین “حقیقت” و مترقی ترین “مکتب” ی است که در شکل یک موجود انسانی “تجسم
یافته ” است .
“واقعیتی است بر گونه اساطیر".
و ” انسانی است که هست، آنگونه که باید باشد و نیست".
و همسرش، فاطمه،نمونه ایده آل زن که می تواند شد وکسی نشده است و حسین و زینب، خواهر و
برادری که چنان انقلاب عظیمی در تارخ پدید آوردند که آزادی را آبرو داد و استبداد و استحمار را رسوا
ساخت .
این “خانه” کعبه ای است که فرزندان و وارثان ابراهیم، خود در آن نشیمن دارند. کعبه یک “اشارت” است
و اینان “اصالت".آن خانه از “سنگ” و این خانه از “انسان". آن خانه مطاف تنها مسلمانان، و این خانه
مطاف هر دلی که زیبایی را می فهمد و جلال انسانیت را می شناسدوآزادی،عدالت،عشق،اخلاص،تقوا
و “جهاد برای نجات مردم” را می ستاید.
یــــــــــــا فــــــــــــا طمــــــــــــه زهــــــــــرا…